۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

بت های بامیان واهمیت تاریخی آن.




بت های بامیان و اهمیت تاریخی آن
ولایت بامیان در مرکز افغانستان ودر قلب کوه های بابا وهندوکش قرار دارد که با داشتن ده ها ساحه تاریخی وتفریحی از آوازه جهانی برخوردار است. ساحات تخریب شده بودا شهر ضحاک ،شهر غلغله ،چهیل ستون بامیان ومعابد بودایی و تندیس های سنگی تراشیده شده در دل صخره های سنگی بامیان، در سرزمینی در قلب افغانستان از مکانهای مورد علاقه توریست ها ، محققین و متخصصین فرهنگ و هنر بودایی بود و می توانست به یکی از مکانهای درآمد زای اقتصادی برای افغانستان و مردم بامیان تبدیل شود که بوسیله تندروان اسلامگرا طالب علی رغم مخالفت کشورهای اسلامی وجامعه بین المللی نابود شد. تاریخ گذشته این ارزش ها بر میگردد به قرن چهارم قبل از میلاد زمانی که افغانستان بخشی از امپراطوری اسکندر مقدونی بود و تحت تاثیر فرهنگ و فلسفه یونان قرار داشت، فرهنگ یونانی از سرزمین باختر راه خود را به این کشور باز نمود و در میانه قرن سوم پیش از میلاد و در دوران حکمرانی آشوکا در هند، بودیسم وارد افغانستان شد . در این زمان کنشکا بطور خردمندانه پیرو آئین بودا گردید و کمی بعد به یکی از چهره های روشنفکر، سخاوتمند و ثابت قدم فرهنگ و ادب بودایی تبدیل شد و در طول سلطنت طولانی و تاریخ ساز او (120 -160 میلادی ) بودیسم و فرهنگ و ادب بودایی به فاکتور حیاتی امپراطوری او مبدل گردید و درنتیجه مکتب معروف گندهارا یا مکتب هنری تندیس سازی بودایی به سرعت پیشرفت کرد. این مکتب جدید بر خلاف آموزه های بودا (موسس آئین بودا) تصاویر او را بعنوان قبله گاه مقدس شمرده و مورد پرستش قرار می دادند.به همین شکل و به سرعت در افغانستان بودیسم با بسیاری از عناصر فرهنگ خارجی در آمیخت و به آنها رنگ و بوی بودایی داد و سبب شد که بر طبق تکنیک های جدید هنری در سرزمین افغانستان، بودا را به صورت بشر گونه نشان دهند آن را با زیبایی و آرامشی کامل و ترحم و مهربانی بر چهره و اندامی بی نقص که الهام بخش مومنان برای پیمودن چهار حقیقت عشق و محبت ، ترحم و شفقت ، خیرخواهی و بردباری که خصایص شریف و متعالی بودیسم بود بر دیواره کوههای افغانستان حک کنند. در این زمان کانیشکا دارای دو پایتخت تابستانی در کاپیسا در 35 کیلومتری شمال کابل و در منطقه بگرام کنونی، و زمستانی در پیشاور امروزی بود. اوتلاش کرده بود معابد فراوانی در سراسر امپراطوری وسیع خود ومخصوصادوشهریادشده ساخت. کانیشکا در پیشاور معبد زیبایی همراه با مجسمه ای به طول 150 فوت ساخت که در عصر خود بنایی بسیار بی نظیر و خارق العاده محسوب می شد؛ اما در این حال کاپیسا همچنان بعنوان کانونی برای معابد و تندیس های آئین بودا بود. یکی دیگر از معابد بودایی بنام شالوکیا بوسیله شهبانوی چینی که در دربار کانیشکا بعنوان گروگان نگهداری می شد، ساخته شد و از این معبد با تشریفات خاصی محافظت می شد. در آن زمان معابد بزرگ فراوانی در سراسر بامیان وجود داشتند و بت کوچکتر بامیان (بت 35 متری) قبله گاه بوداییان در اعصار گذشته افغانستان بوده و دره بامیان در آن ایام یک کانون بزرگ و مهم فرهنگ بودایی محسوب می شده است که حتی قابل مقایسه با کانون های مهم بودایی در جهان بوده است. از طرفی بامیان در مسیر جاده ارتباطی هند به بلخ قرار داشته که در آن ادویه ، جواهرات ، عاج، پنبه و مواد خام داد و ستد می شد و همچنین بامیان در مسیر جاده ابریشم قرار داشت که خاورمیانه را به امپراطوری چین و دیگر سلطان نشین های شرق آسیا مرتبط می کرد. کانون تجارت بامیان تا اوایل سده سیزدهم میلادی یعنی تا آغاز حمله چنگیز خان مغول همچنان پویا و فعال بود. بامیان در فاصله 110 مایلی از کابل یک دره عمیق وجود دارد بنام گردنه شیبرکه درتابستان سرسبز ودر زمستان پوشیده از برف می شود قرار دارد. در برخی نقاط ،جاده به صورت کمربندی در دامنه تپه ها و کوه ها ادامه می یابد. بعد از پیمودن فاصله زیادی ، به قلعه ی قدیمی بر فراز صخره ای سنگی، بر می خوریم که شهر ضحاک ماردوش نامیده می شود. شهر بامیان به نظر می رسد که روستایی بوده و بعدا توسعه پیدا نموده است و غارهایی در دامنه کوه های شهر دیده میشود که شاید مکانی بوده برای عبادت راهبان عزلت نشین بودایی. شهر تاریخی بامیان در دامنه تپه های سرخ مانند باارتفاع زیاداز سطح دریا که در محدوده کوه های سر به فلک کشیده در نزدیکی کوه بابا در سلسله جبال هندوکش قرار گرفته است. جایی که در بیشتر اوقات سال، پوشیده از برف است. پس از دیدار از محدوده کوه ها ، روستا ها و حوزه رود بامیان و مشاهده دیوار نگاره ها و تندیس ها به این نتیجه میرسیم که بامیان مرکز آموزشی بودایی بوده است و کانون شکوهمند و با عظمت بودیسم در این منطقه قرار داشته و تا زمان تهاجم اسلام به این منطقه وجود داشته و توسعه هم یافته است. در وسط شهر بامیان در محدوده کوچک، شهری دیگربنام شهر غلغله بوسیله هونهای سفید (بربرها) ساخته شده بود. دو بت عظیم بودا به ارتفاع 53 و 35 متر با تندیسهای کوچکتر در اطراف، بر روی صخره های سنگی اطراف دره بامیان تراشیده شده است. این تندیسها به گونه ای ساخته شده که صخره ها بعنوان پوشش حفاظتی برای آنها عمل کرده تا در مقابل تغییرات جوی و سختی آب و هوا در این منطقه کوهستانی مقاومت نمایند. و باقی باشند تا منبع الهام بخش و نمادی برای شوق و حرارت دینی باشد، برای زائران خسته دلی که مسیر دشوار را با پای پیاده و فقط با زیر انداز و یک عصا طی می کردند .
مسیر دشوار راه بگونه ای بود که هیچگونه وسیله حمل و نقلی وجود نداشت و تنها چهارپایانی مانند حمار و قاطر آن هم برای حمل آذوقه و بار در آن شرایط سخت استفاده می شد. ساختن دو بت بزرگ بودا به ارتفاع 53 و 35 متری در قرن دوم میلادی در زمان امپراطوری کانیشکا آغاز و تا چند امپراطور دیگر بعد از او (شاید تا قرن چهارم یا پنجم میلادی) ادامه یافت. مکانی که مجسمه های بودا در آن قرار داشتند حاوی دیوارنگاره های زیبایی بود که به دید باستان شناسی باید گفت که نشانه هایی از راه یافتن هنر هندی به افغانستان محسوب می شود. که آن هنر با عناصر یونانی ، رومی و ساسانی که از قبل در این منطقه وجود داشتند در آمیخت و از طریق سین کیانگ به چین وجاپان منتقل شد. ساکنان بامیان، بت بزرگ را سرخ بت و بت کوچک را بت خاکستری می نامیدند. در اوائل قرن سیزدهم با حمله چنگیز خان مغول به بامیان، شهر و ساکنان آن به وضعیت بدی دچار شدند و می گویند به دلیل آن که نوه چنگیز خان (متوگان) فرزند جغتای د ر طول محاصره شهر توسط ساکنان بامیان کشته شد ، هنگامی که شهر پس از یک نبرد سخت و طولانی تسلیم شد چنگیز خان دستور داد تا هیچ موجود زنده ای چه انسان و چه حیوان نباید جان سالم بدر ببرد و بدین ترتیب این شهر تخریب شده مائوبالیغ (شهر بد) نامیده شد. مجسمه های بودا در بامیان که حدود 1600 سال پیش در دل کوهی حومۀ شمالی وادی بامیان ساخته شده آنها را در این مدت طولانی از آفت های طبیعی نگهداشته بود. اما درست ده سال پیش بتاریخ بیستم ماه حوت سال 1379کار تخریب دو مجسمۀ بزرگ بودا در بامیان، توسط اسلام نما های طالب به پایان رسید. هر چند اظهارات متفاوتی دربارۀ چگونگی تخریب این دو مجسمه ابراز می شود اما برخی از باشنده گان محلی بامیان می گویند: طالبان ابتدا با شلیک توپ و تانک تلاش کردند تا این دومجسمه را تخریب نمایند اما این شلیک ها که تقریبا دوماه دوام داشت تأثیر چندانی در تخریب مجسمه های بودا بجا نگذاشت. بر اساس این اظهارات، طالبان در پی آن شدند تا مجسمه های بودا را با جاسازی مواد انفجاری در خلا های بزرگ زیر پاهای بودا تخریب کنند و این طرح به گفتۀ ساکنان محل از سوی انجینیران پاکستانی پیاده شدکه بالاخره به تخریب کامل بت های شمامه سی و پنج متری و صلصال 53 متری انجامید. در آن زمان برخی از کشورها و نهادهای فعال در عرصۀ نگهداری از میراث های فرهنگی تلاش کردند تا طالبان را از این عمل باز دارند. اما این کوشش ها نتیجه مبنی بر جلوگیری از تخریب مجسمه های غول آسای بودا به جا نگذاشت.بلاخره طالبان با انگیزه کور کورانه که داشتند این خواست هارا بها نداده وعقده های تلخ شان را با چشمان تاریک شان عملی کردند.کوفی عنان سرمنشی وقت سازمان ملل متحد از طالبان خواست تا از تخریب مجسمه های بودا صرف نظرکنند. گفته میشود که برخی از وفعالین میراث های فرهنگی از طالبان خوسته اند تا این مجسمه هارا به موزیم های کشور های خارج به فروش برسانند.پیروان دین بودا در چند کشور آسیایی در اعتراض به این تصمیم طالبان دست به تظاهرات زدند. اما همۀ این تلاش ها نتوانست طالبان را از تصمیمی که برای تخریب آثار تاریخی گرفته بودند بازدارند. ظاهرا طالبان بزرگ ترین دلیل شان برای تخریب مجسمه های بودا این بود که بت ها مظاهر شرک و کفراست و نباید در کشوری که تقریبا کل جمعیت آن مسلمان است، این بت ها وجود داشته باشند. گفته می شود طالبان زمانی دست به تخریب مجسمه های بودا زدند که جامعۀ جهانی فشارهایی را بر این گروه در عرصه های مختلف وارد می کرد. که ازجمله این فشارها یکی هم تاکید بر خودداری طالبان از تخریب مجسمه های بودا بود. اما با از میان بردن بودا می توانند به جامعۀ جهانی نشان بدهند که این ها حرف ناشنو هستند نسبت به آنچه که جامعۀ جهانی بر آنها تحمیل می کند." بر اساس شواهد تاریخی، طالبان اولین گروهی نیستند که دست به تخریب مجسمه های بودا زده اند. چنگیز در سال 1222، اورنگ زیب درسال 1689 و عبدالرحمان خان در سال 1892 هر کدام سعی بر تخریب این مجسمه ها کرده اند. پس از تخریب مجسمه های بودا توسط طالبان، بودائیان در چند کشور آسیایی واکنش هایی را از خود در مخالفت با این کار طالبان نشان دادند در یکی از این موارد، یک مسجید مسلمانان در هند توسط بوداییان به آتش کشیده شد. اما واکنش های مثبت نیز برای استقبال از این عمل طالبان از سوی برخی از نهاد های خارجی و داخلی صورت گرفت . طالبان در آن زمان گفتند مسوولیت شرعی امارت اسلامی این است که باید این اثر کفر از میان برداشته شود. و روی داد دیگر این بود که یک موسسۀ خیریه پاکستانی حدود یک صد گاو را در سر تا سر افغانستان به شکرانۀ این کار خیرات کرد. با آنکه هم اکنون از دو مجسمۀ شمامه و صلصال تنها دو حفره یی که این بت ها در دل کوه کنده شده باقیمانده است اما با آن هم سالانه هزاران سیاح و جهانگرد از این آثار تاریخی که نمایانگر پشت کار و ارادۀ محکم باشنده گان افغانستان در 1600 سال پیش از امروزاست دیدن می کنند. تاریخ نگاران می گویند کار ساخت بت های بامیان حدود سه صد سال را در بر گرفته و پس از تلاش های فراوان سه نسل از باشنده های آن روز افغانستان این بت ها تکمیل شده اند. مجسمه های بودا در دل کوهی در حومۀ شمالی وادی بامیان ساخته شده و موقعیت این بت ها در داخل کوه سبب نگهداری آن از آفت های طبیعی شده است. هر تازه واردی که بار اول از مجسمه های بودا دیدن کند از مقاومت، ایمان و پشت کار سازنده گان این بت ها حیرت زده می شود. پیش از این برخی از موسسه ها وکشورها در پی ترمیم این مجسمه ها بودند اما سازمان علمی فرهنگی سازمان ملل متحد یا یونسکو می گوید: بهتر است مجسمه های بامیان در حالتی که هم اکنون قرار دارد باقی بماند زیرا شکل کنونی مجسمه ها بیشتر به ارزش تاریخی و تحولاتی که بر آنها گذشته گواهی می دهند. تنها کاری که برای نگهداری حفرۀ باقی مانده از مجسمه های بودا صورت گرفته بسته کاری برخی از قسمت های این حفره است که در اثرانفجار شدیداً صدمه دیده بود .امااز چند سال به این طرف مخروبه های بودا به باد فراموشی سپرده شده است که اکنون برخی از قسمت ها این حفره هادر حال شکست وریخت میباشد. مهم تر از همه این است که ساخت منازل رهایشی در محدوده ماستر پلان فرهنگی ،درجوارمجسمه های تخریب شده بودا در حال افزایش است که تاکنون ده خانه دراین ساحات ساخته شده است .مغاره های نزدیک بودا توسط مردم دست کاری شده وهم اکنون خانواده های زیادی دراین مغاره زندگی میکنند.وزارت اطلاعات وفرهنگ در هشت سال گذشته نتوانسته حد اقل جلو این خود سری ها بیگرد واین ارزش های تاریخی که نمایان گر تاریخ گذشته افغانستان است حفظ نمایند .

سلام

دوستان وبلاگ خورشید سلام برشما !
این وبلاگ به زودی به فعالیت آغازمی کند.